گیـــتِی نشــآط



بســم الله الرحمـــن الرحیـــم»

سلامی به گرمی نان و تنورsmiley
سلامی به یاران سنگ صبور
سلامی به معلم و دانش آموز
سلامی به یار بی نظیرم ، سلام

 

امروز با یک موضوع بسیار جالب به پیش شما اومدیم

چه موضوعی؟

خب معلومههه! یاد چی وقتی میوفتی خنده رو لبات شکوفه می‌کنه؟

indecisionنگو که منظورم و نگرفتی که باعث افتخارم میشی

خب معلومه دیگههههه

heartمدرسهheart

شنیدی می‌گن وقتی دلت گرفت به یاد مدرسه تون باز شاد شو؟

راستش و بخوای منم تاحالا نشنیدم ولی تصمیم گرفتم از این به بعد بشنوم که مایه آبرو ریزی نشهwink

آره داشتم می‌گفتم

بنده به شخصه وقتی دلگیر می‌شم یا به خاطر بعضی چیزا عصبی می‌شم دلقک بازی ها یا حرف های طنز مانندی که دوستان و معلمام می زنن و به یاد می‌آرم و ناخداگاه شروع به قهقه زدن می‌کنم.

اصلا چیزی که مدرسه داره، اینترنت نداره!

چیزی که مدرسه داره، موبایل نداره!

چیزی که.

کلا هرچی تو مدرسه هست و دنیا نداره.

البته به غیر از خودکار و مداد و کاغذ و بعضی وسایل دیگه که تو خونه ها پیداشون میشهcheeky

امروز تصمیم گرفتم راجع به مدرسه باهاتون صحبت کنم.

راجع به دوستی هاتون، شادی و خوشحالیاتون

اون تنبلی و شیطنت بیش از حد و می‌ذارم کنار که یهو ریا نشه وگرنه می‌خوره به پَرتون

خلاصه که انتظار دارم با هر بار خوندن این مطالب دلتون شاد تر از زمان حالتون بشه

 

 

زهرا پوررضا

کلاس نهم یک

مدرسه برکت

شهرستان نمین

شهر آبی بیگلو


بازم اومدم با یه سوال هرکی دلش خواست جواب بده

می‌خوام چندتا سوال از شما دوستداران مدرسه بپرسم:

-شما وقتی تو مدرسه هستین چی خوشحال ترتون می‌کنه؟

 

اول خودم جواب میدم!

من هروقت وارد حیاط مدرسه که به بزرگیه یک زمین بازیه، خوشحال می‌شم.

یا وقتی می‌بینم دوستای عزیزم ایندفعه تنبلی نکردن و درس خوندن خوشحال میشم

حتی وقتی که درس خوندم و خیلی خوب جواب دادم خوشحال تر تر می‌شم

نمی دونم شما این اتفاقا رو می‌فهمین یا نه 

اما هم سن و سال های من که تو این شرایط های خوب قرار گرفتن می تونن خوشحالی رو درک کنن

 

بابام میگه ما تو زمونای قدیم با اینکه کلی کار از جمله چوپانی و کشاورزی و دامداری و خیلی کارهای دیگه داشتیم

اینقدر درس خوندن برامون شیرین و خوب بود که تا نصف شب می‌نشستیم پای درس و سعی می‌کردیم از بقیه عقب نمونیم.

میگه که درساشون از درس های ماهم زیاد سخت تر بود، اما خیلی دوسش داشتن.

با خودم فکر کردم که چطور بابام با اون همه مشکلات تونسته درس بخونه، تازه نسبت به الان ما روش درس خوندنشون دشوار بوده.

یکم خجالت کشیدم!

راستش رو بخواین من درسایی که به نظرم آسون بودن و می رفتم تو مدرسه نگاه می کردم. بدون مرور و تمرین و وقتی می رفتم مدرسه، می فهمیدم که تو چه بلایی گرتار شدم

با گفته بابام منم تصمیم گرفتم مثل بچگی های پدرم درس خون بشم، هرچند که تو شرایط بهتری قرار دارم.

Image result for ‫شادی در مدرسه‬‎

 

 


آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها